علی اکبری - شاهد

علی اکبری - شاهد
پژوهش و تحقیق درس حرفه و فن دوره راهنمایی
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان علمی ،پژوهشی ،درسی و آدرس herfa.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





 

نكاتي از كتاب

تفکر خلاق
و
حل خلاقانه‌ی مسئله

 

ترجمه و تألیف :

 خیریه‌بیگم حائری‌زاده
لیلی محمدحسین

 

 

 خلاقیت

1 - درآینده بی‌سواد کسی نیست که نتواند بخواند؛ بلکه کسی است که یاد نگرفته است که چگونه یاد بگیرد.

2 - طبق نظریه سبک‌های یادگیری: میزان یادگیری افراد بیش از هوش، به سبک خاص یادگیری آنها بستگی دارد. بنابراین معلمان باید روش‌های آموزشی خود را به گونه‌ای طراحی کنند که انواع سبک‌های یادگیری را تحت پوشش قرار دهد.

3 - در آموزش‌های رسمی، معمولاً از تمام توانائی‌های مغز (مخصوصاً توانائی‌های خلاقانه) استفاده نمی‌شود.

4 - سیستم‌های آموزشی سنتی، با توجه به تغییر و تحولات در دنیائی که مسائلش دشوار و پیچیده است؛ بسیار کند و پرزحمت است و کارآئی چندانی ندارد.

5 -  مسائلی که نیاز به خلاقیت ندارد را با کامپیوتر و ماشین‌حساب هم می‌توان حل کرد. اما کاری که یک ذهن خلاق انجام می‌دهد را، هیچ وسیله مکانیکی یا الکترونیکی نمی‌تواند انجام دهد.

6 - مهارت‌های حل خلاقانه‌ی مسئله، فقط مربوط به مسائل کلان اقتصادی و اجتماعی نیست؛ بلکه این مهارت‌ها را می‌توان در زندگی روزمره، منزل، تفریح و زمینه‌های شغلی هم به‌کار برد و ایجاد هیجان، تنوع و پیشرفت کرد.

7 - خلاقیت بازی با تخیل و امکانات است که در حین تعامل با عقاید، افراد و محیط، منجر به ارتباطات و نتایج جدید و معنادار می‌شود.

8 - خلاقیت یک فعالیت پویاست که ضمیر خودآگاه ونیمه خودآگاه را در برمی‌گیرد. در واقع خلاقیت تمامی ذهن را در بر می‌گیرد.

9 - خلاقیت به ندرت در انزوا رخ می‌دهد؛ زیرا نیازمند ذهن، افکار واختراعات سایر مردم است.

10 - در مدرسه برای رسیدن به نتیجه، نیاز به معلومات دارید؛ در حالی که در زندگی برای رسیدن به نتیجه، نیازمند خلاقیت هستید.

11 - تفکر خلاق عبارت است: از فرایند درک مشکلات، مسائل، کمبود اطلاعات و عوامل جاافتاده  -  حدس زدن و فرضیه ساختن در مورد این کمبودها  -  ارزیابی و آزمون فرضیه‌ها و حدس‌ها با اصلاح و ارزیابی مجدد آنها و بالاخره ارایه‌ی نتایج.

تورنس 1988

12 - خلاقیت عبارت است از: نگاهی متفاوت به پدیده‌هائی که سایر مردم نیز به آن می‌نگرند.

آلبرت رنت گیورگی

 

13 - خلاقیت یعنی: ارتباط چیزها یا آرائی است که قبلاً با یکدیگر ارتباطی نداشتند.

14 - خلاقیت = دانش + تجربه + بینش کودکانه

15 - مسئله نه تنها آن چیزی است که به طور صحیح عمل نمی‌کند؛ بلکه هر آن چیزی است که هر تغییری باعث متفاوت شدن یا بهبود آن می‌گردد.

16 - مسئله دارای دو جنبه است :

1) درگیری با مشکل (خطر)  

2) ارائه‌ی یک فرصت (چالش)

17 - حدود 80% از کل مسائل زندگی باید از طریق تفکر خلاق حل شود که شامل سه طرز تفکر تحلیلی ، خلاق و نقادانه است. اما در مدارس و دانشگاه‌ها فقط تفکر تحلیلی را یاد می‌دهند.

18 - لغت بحران در زبان چینی از دو کلمه‌ی دیگر تشکیل شده است: خطر + فرصت

19 - یکی از عناصر اولیه‌ی بقا، انعطاف، تحمل ابهام و خلاقیت در مواجهه با مسائلی است که بعداً خود را نشان می‌دهند، پیچیده‌تر می‌شوند و در حین این‌که با آنها دست و پنجه نرم می‌کنیم، تغییر و تحول پیدا می‌کنند.                                  هانتر لاوینز

20 - روش‌های مختلفی برای حل مسائل وجود دارد؛ مثل روش علمی، روش ریاضی،روش تحلیلی مهندسی، روش 8D صنعت و . . . . . ؛ اما در روش خلاقانه، گرچه در هرمرحله جنبه‌هائی از روش‌های دیگر استفاده می‌شود؛ اما وجه تمایز اصلی این روش در تأکید آن بر ارائه نظرات خلاق، و بسط این ایده‌ها تا حصول به نتایج برتر است.

21 - حل خلاقانه‌ی مسئله دارای پنج مرحله مجزاست که دارای سبک‌های مختلف فکری می‌باشد.

22 - تفکر واگر تلاشی است برای جست‌وجو، جست‌وجوی افکار ما و توجه به امکانات و مسیرهای فراوان. (یعنی تفکر بدون محدودیت برای پیدا کردن راه‌حل)

23 - تفکر همگرا تلاشی است برای بررسی، انتخاب یا گزینش مهم‌ترین یا امیدوارانه‌ترین امکانات که به یک یا چند مورد ختم می‌شود.(یعنی تفکر در محدوه‌ی چند گزینه‌ی خاص)

24 - حل خلاقانه‌ی مسئله از مراحل متوالی تفکر واگرا به تفکر همگرا تشکیل شده است که به طور متناوب ظاهر می‌شوند. سپس اطلاعات را تجزیه و تحلیل و به‌صورت عوامل و دلائل اصلی خلاصه می‌کنیم. همانند کاشفان، موضوع مسئله و مواردمرتبط را مورد یورش فکری قرار می‌دهیم؛ سپس افکار خود را بر تعریف مسئله متمرکز می‌کنیم که از آن به‌عنوان هدف مثبت نیز یاد می‌شود.

مانند متفکران واگرا با استفاده از یورش فکری، نظرات عجیب وغریب ارائه می‌دهیم. با گسترش نظرات، در ابتدا تفکر واگرا در ذهن ادامه می‌یابد؛ ولی به‌زودی ذهن متوجه تلفیق نظرات شده و برای دستیابی به‌نتایج بهتر و عملی‌تر واگرائی جای خود را به همگرائی می‌دهد. مانند قضات برای بررسی معیارها و اصلاحات سازنده تا رسیدن به ایده نهائی از تفکر واگر استفاده می‌کنیم تا بر مشکلات غلبه کنیم.

در پی آن با بهره‌گیری از تفکر، تصمیم‌گیری، و بهترین ایده را برای اجرا انتخاب می‌کنیم.

به اجرا درآمدن هم، یک مسئله جدید است که نیازمند حل خلاقانه مسئله می‌باشد. بنابراین همانند تولیدکنندگان باید مراحل تفکر واگرا و همگرا را طی کنیم.

25 - حل خلاقانه‌ی مسئله یک فرایند کامل و دقیق بوده و نیازمند زمان است. اگر ذهن فرصت کافی برای نمو و تفکر در مورد مسئله را داشته باشد کیفیت نظرات ارائه شده بالا می‌رود.

26 - تفکر خلاق ناگزیر است خود را با تغییرات وفق دهد.

27 - از آنجا که نظرات خلاق تغییر و تحول را طالب‌اند؛ بسیاری از افراد، برای این‌که نظرات خلاق خود را مورد پذیرش و اجرا قرار دهند؛ ناگزیر از درگیری با سایرین هستند. مگر این‌که یک بحران اساسی ایجاد تحول را اجتناب‌ناپذیر کند.

28 - در سال 1970 سوئیس 65% بازار جهانی ساعت و بیش از 80% سود آن را در اختیار داشت؛ ولی در سال‌های 1979 تا 1982 تعداد کارکنان آن از 65000 به 15000 رسید و 10% سهم آن در بازار جهانی کاهش یافت.

چرا؟

چون ساعت کوارتز که در 1967 در کشور خودشان اختراع شده بود را رد کردند ولی شرکت ژاپنی سیکو آن را پذیرفت. ( سوئیس بعدها از در اختیار گرفتن بازار لوازم دیگر الکترونیک هم باز ماند و فرصت‌های بسیار بزرگتری را از دست داد. )

29 - بعضی مواقع کسب منافع مادی، افراد را از نوآوری باز می‌دارد ولی بالاخره این نوآوری‌ها منافع آنان را کاهش می‌دهد.

30 - به هنگام تغییر الگوها، موفقیت‌های قبلی مانع رسیدن به نتایج مطلوب در آینده می‌شود، زیرا قدرت آینده‌نگری و انتخاب راه صحیح را از شما می‌گیرد. وقتی الگوها تغییر می‌کنند همه به وضعیت صفر باز می‌گردد.

31 - در هر الگوی جدیدی دارای نمودار S مانند است. در مرحله‌ی اول حل مسئله کند است؛ به‌خاطر مقامت‌ها و یادگیری، ناآشنائی و . . . . . در مرحله‌ی دوم با وجود اشکالات جزئی الگو موفقیت‌آمیز است و سرعت زیادی دارد. ولی در مرحله‌ی سوم باز سرعت کند می‌شود. نه به‌خاطر این‌که مسائل مشکل‌تر شده است بلکه چون در بخش‌های دیگر تغییراتی رخ داده است که باعث تغییر شرایط و ناکارآمدی این الگوی حل مسئله شده است؛ بنابراین باید الگوی دیگری را شروع کرد.

 مسائل حل شده

32 - الگو عبارت است از یک سری قواعد که حدود و مرز را مشخص کرده و ما را در راه رسیدن به موقعیت در آن محدوده یاری می‌دهد. به شرط آن‌که با استفاده از همین قوانین و قواعد حل مسئله موفقیت را ارزیابی نمائیم.                           

جوئل پارکر

 

33 - کارهای خلاقانه نیاز به حوصله و صبر دارد؛ چون در ابتدا مخصوصاً از نظر کمیت با کاهش مواجهیم ولی از نظر کیفیت (و در بلند مدت کمیت) استفاده از روش‌های خلاقانه به صرفه است.

34 - تفکر خلاق این امکان را به ما می‌دهد که عقاید خوب دیگران را تشخیص داده، از آنان حمایت کرده و از مزایای آن سریع‌تر بهره‌مند شویم.

35 - ما در دنیائی زندگی می‌کنیم که به سرعت در حال تغییر و تحول است. در زمان ایجاد تحول و تغییر الگوها، برای پذیرش، موفقیت و رهبری، نیازمند تفکر خلاق هستیم.

36 - خلاقیت مثل شکر زندگی را شیرین می‌کند.

37 - هر روز جدید باید فکر جدیدی القاء کند.           هانس ارنی هنرمند سوئیسی

38 - حالت‌های مغز را می‌توان به چهار بخش مجزا تقسیم کرد که هر یک زبان و روش‌های دانستن خود را دارد.

39 - علم روانشناسی اعصاب دریافته است که برای اغلب افراد، تفکر ریاضی و کلامی (صحبت کردن، خواندن و نگارش معمول) عموماً در نیمکره‌ی چپ مغز انجام می‌شود. درحالی‌که تفکر فضائی کل‌نگرانه و خلاق در نیمکره‌ی راست مغز صورت می‌گیرد.

40 - یکی از دو قسمت مغز انسان بر او تسلط پیدا می‌کند و نیمکره‌ی غالب می‌شود.

41 - بسیاری از مفاهیم تسلط مغز توسط ند هرمان کشف شده است؛ به همین خاطر او به پدر تکنولوژی تسلط مغز معروف است.

42 - دانش‌آموزانی که نیمکره‌ی چپ مغزشان تسلط دارد با خواندن درباره‌ی یک موضوع یاد می‌گیرند. در حالی‌که دانش‌آموزانی که نیمکره‌ی راست مغزشان تسلط دارد با تماشای فیلم یا انجام فعالیت‌های عملی می‌آموزند.

43 - سیستم مدارس ما تمرکز زیادی بر مهارت‌های استدلالی با توالی زمانی دارد و توانائی‌های خلاقانه کاملاً تحت‌الشعاع قرار گرفته است و اغلب معلمان و اولیاء (و در ادارات کارمندان و مدیران) فعالانه از بروز توانائی‌های خلاقانه جلوگیری می‌کنند.

44 - بر اساس نظریه‌ی ند هرمان گر چه نمی‌توان از لحاظ فیزیکی مغز را به 4 قسمت مساوی تقسیم کرد؛ اما از نظر عملکرد، مغز  دارای 4 بخش مجزاست A و B در سمت چپ و C و D در نیمکره‌ی راست مغز.

 4بخش مغز

45 - ارتباط بین دور ربعی که در یک سمت مغز قرار دارند (مثل A با B  و  C با D ) نسبتاً آسان است. ارتباط دو ربع بالائی و دو ربع پائینی (یعنی A با D  و  C با B ) نیز میسر است چون بین آنها رشته‌های عصبی وجود دارد ولی تا حدی مشکل‌تر است. اما ارتباط بین ربع‌ها به‌صورت اریب (یعنی B با D  و  C با A ) مشکل و استرس‌زاست؛ چون ارتباط مستقیم بین این قسمت‌ها وجود ندارد و باید از طریق قسمت‌های دیگر پردازش و ترجمه شود.

46 - زنان به‌طور متوسط 10% رشته‌های عصبی بیشتری دارند و پیام‌های عصبی در مغزشان 10% سریع‌تر از مردان منتقل می‌شوند. بنابراین بسیاری از زنان می‌توانند ایده‌ها را سریع‌تر از متوسط مردان بین نیمکره‌ها پس و پیش کنند. علاوه بر آن مخچه آنان سه سال زودتر از مردان به بلوغ می‌رسد.

47 - طبق نظر ند هرمان، زنان به‌طور بالقوه در پردازش ذهنی‌شان بین نیمکره‌ای هستند و آغوش بازتری برای ایده‌های جدید دارند. همچنین بیشتر انسان‌گرا هستند تا شیءگرا و به شرایط تحول سریع‌تر پاسخ می‌دهند؛ بنابراین استفاده‌ی توأم از قابلیت‌های مردان و زنان جواب بهتری در فعالیت‌های خلاقانه می‌دهد.

48 - ند هرمان با ابزار خویش (پرسشنامه‌های مخصوص) که امروزه ابزارتسلط مغز هرمان HBDI نام دارد؛ دریافت که افراد به دو گروه چپ مغز و راست مغز تقسیم نمی‌شوند؛ بلکه به 4 گروه تقسیم می‌شوند که هرکدام یک ربع مغزشان بر سه ربع دیگر تسلط و برتری دارد.

49 - الگوی استعاری مغز 4 ربعی، تمایلات فکری را نشان می‌دهد. هر کدام از این ربع‌ها، گروه‌های بسیار متمایزی از توانائی‌های فکری یا روش‌های یادگیری و دانستن را دارا هستند که در یکی از 4 ربع مغزشان تسلط بیشتری دارند.

 

50 -  مدل 4 ربعی

51 - تمایلات فکری با IQ (ضریب هوش) بستگی ندارد. یعنی در هر چهار گروه افراد باهوش و کم‌هوش وجود دارد.

52 - افرادی که به هر گروه فکری تعلق دارند؛ می‌توانند از توانائی‌های سه ربع دیگر هم استفاده کنند؛ اما چون برای آنان نامأنوس و خسته‌کننده است کمتر به آن راغب هستند. (مثل چپ دستی که بخواهد از دست راستش استفاده کند که هم سرعتش را کم می‌کند و هم برایش استرس‌زا و طاقت فرساست)

53 - ویژگی‌های تفکر تحلیلی ربع A

تعریف: تفکر ربع A واقعی، تحلیلی، کمّی، فنی، منطقی، استدلالی و انتقادی است.

این ربع با تحلیل داده‌ها، ارزیابی ریسک، آمار، بودجه‌مالی و محاسبات، همچنین با سخت‌افزار فنی، حل مسئله تحلیلی و تصمیم‌گیری بر اساس منطق و استدلال، سر و کار دارد.

فرهنگ تفکر ربع A ، ماده‌گرایانه (ماتریالیستی)، آکادمیک (آموزشگاهی) و مستبدانه است. این ربع عملکردگراست.

افرادی که تفکر ربع A را ترجیح می‌دهند از دروس، حساب، جبر، حسابداری، علوم و فن‌آوری را ترجیح می‌دهند.

54 - وکلا، مهندسین، دانشمندان کامپیوتر، تحلیل‌گران و تکنسین‌ها، بانک‌داران و فیزیک‌دانان تفکر ربع A را ترجیح می‌دهند. به اصطلاح عامیانه به افراد تفکر A ، خوره‌ی عدد، ماشین‌های انسانی یا باکلّه می‌گویند.

55 - در حل خلاقانه‌ی مسئله، برای شناخت این‌که مسئله اصلی چیست و در مراحل بعد وقتی می‌خواهیم نقادانه راه حل‌ها را بررسی کنیم؛ تفکر ربع A  لازم است.

56 - بیشتر کتب درسی برای متفکرین ربع A نوشته شده است.

57 - ویژگی‌های تفکر با توالی ربع B

تعریف: تفکر ربع B ، سازمان یافته، با توالی، کنترل شده، برنامه‌ریزی شده، محافظه‌کار، ساختار یافته، مشروح (با جزئیات کامل)، منظم و با پشتکار است.

سر و کار آن با اجرا، طراحی تاکتیکی، شکل سازمانی، حمایت، به‌اجرا در آوردن راه‌حل ،حفظ وضع موجود و کارهای امتحان پس داده است.

فرهنگ آن سنتی، بوروکراتیک، وقابل اعتماد است. تولید گرا و وظیفه طلب است.

 - افرادی که ربع B را ترجیح می‌دهند دوست دارند که موضوعات درسی مدرسه، بسیار ساختار یافته و باتوالی، سازماندهی شده باشند.

این افراد درباره‌ی ما همواره این کار به این‌صورت انجام داده‌ایم، قانون و نظم، خودانضباطی و یا آن را بی‌خطر بازی کن صحبت می‌کنند.

آنها را ملا لغتی یا مشکل پسند (ایراد گیر) و یا سخت‌کوش (بی‌وقفه در حال کار  -  خرکار) می‌نامند.

58 - از آنجائی که بسیاری از متفکرین ربع D اصلا درک زمانی ندارند؛ امکان بروز تناقض بین افراد ربع B قوی و افراد ربع  Dقوی وجود دارد.

59 - تفکر ربع B مانعی برای تقویت دیگر مهارت‌های فکری است؛ چون متفکرین ربع B ممکن است نسبتاً غیر قابل انعطاف باشند.

60 - در حل خلاقانه مسئله، تفکر ربع B برای تبدیل یک ایده به‌عمل، جلوگیری از خطا و مقابله با ریسک (با استفاده از جنبه‌ی عیب‌جویانه‌ی این تفکر) و برنامه‌ریزی زمانی استفاده می‌شود.

61 - برای یک زندگی متوازن، قدری تفکر ربع B ضروری است.

62 - ویژگی‌های تفکر بین‌فردی ربع C

تعریف: تفکر ربع C ، حسی، احساسی، بین‌فردی (انسان‌گرا) و نمادین است.

این ربع با آگاهی از احساسات، هیجانات فیزیکی (احساس‌های جسمی)، ارزش‌ها، موسیقی و ارتباطات سروکار دارد.

این ربع برای تدریس و تربیت لازم است.

فرهنگ تفکر ربع C انسان‌گرایانه، همیارانه و معنوی (روحی  -  روانی) است.

این ربع ارزش‌طلب و احساس‌گرا است.

مهاتما گاندی مصلح اجتماعی هندو یک شخص ربع C قوی را نمایندگی می‌کند.

63 - افرادی که تفکر ربع C را ترجیح می‌دهند، برای موضوع‌های درسی خاصی در مدرسه، مثل علوم اجتماعی، موسیقی، رقص، تئاتر و ورزش‌های بسیار متمایل نشان می‌دهد و به‌جای این‌که تنها کار کنند در فعالیت‌های گروهی شرکت می‌کنند.

معلمین، پرستاران، مددکاران اجتماعی و موسیقی‌دان‌ها تمایل بسیار شدیدی به تفکر ربع C دارند.

افرادی که تفکر ربع C دارند درباره‌ی خانواده، کار تیمی، رشد شخصی و ارزش‌ها صحبت می‌کنند.

به‌طور کلیشه‌ای آنها را چون دل‌های نگران (قلب‌های خونین) یا نازنازی(حساس) و پرحرف در نظر می‌گیرند.

64 - جنبه‌های بین‌فردی تفکر ربع C ، در حل خلاقانه‌ی مسئله، در کار تیمی، زمان جمع‌آوری اطلاعات درباره‌ی ایده‌ی مشتری و برای برطرف کردن نیازهای مشتری لازم می‌شود.

این ربع حین محقق ساختن ایده‌ها، زمانی که سعی دارید برای ایده‌تان جلب حمایت کنید و هر زمانی که ارتباط خوب با دیگران ضروری است، به‌کار می‌آید.

65 - ویژگی‌های تفکر خلاق ربع D

تعریف: تفکر ربع D ،بصری، کل‌نگر، نوآور، استعاری، خلاق، تخیلی، مفهومی، فضائی، انعطاف‌پذیر و شهودی است.

این ربع با زمان‌های آینده، امکانات، ترکیب، بازی، رویا، دورنمای هدف‌دار، طراحی استراتژیک، زمینه گسترده‌تر، تأسیس، تحول و نوآوری سروکار دارد.

فرهنگ تفکر ربع D ، اکتشافی، تأسیس‌کننده، مبتکر، آینده‌نگر، بازیگوش، ریسک‌طلب و مستقل است.

نمونه‌ی تفکر ربع D  قوی، پابلو پیکاسو و لئوناردو داوینچی هستند.

66 - افرادی که تفکر ربع D را ترجیح می‌دهند، موضوع درسی مانند هنر، هندسه، طراحی، شعر و معماری را می‌پسندند.

مؤسسین، کاوشگران، هنرمندان (نقاشان) و نمایشنامه‌نویسان و دانشمندان (که در تحقیق و توسعه (R&D) در علم طب، فیزیک و مهندسی درگیر هستند) تمایل شدیدی به تفکر ربع D دارند.

67 - افراد دارای تفکر ربع D قوی، علیرغم سیستم آموزشی دلسردکننده، معمولاً بر تفکرات غیرمتعارف خود اصرار می‌ورزند؛ به همین خاطر با دیگران احساس بیگانگی و غربت دارند.

68 - جنبه‌های تخیلی و آرزومندانه تفکر ربع D ، در فرآیند حل خلاقانه‌ی مسئله، در مرحله یورش فکری لازم می‌شود.

69 - برای توضیح مسئله نیز تفکر اکتشافی، کل‌نگر و وابسته به متن به‌کار می‌آید.

70 - تفکر نوآورانه زمانی که سعی دارید بهترین روش را برای به‌اجرای درآوردن راه‌حل بیابید ضروری است.

71 - حین ارزیابی و قضاوت نیز تفکر خلاق برای غلبه بر اشتباهات و مشکلات لازم می‌شود.

72 - زمانی که با آدم‌های پیچیده سروکار داریم، زمان وجود تحول، هنگام طرح‌ریزی کردن و پرورش اهداف برای آینده نیز تفکر خلاق ضروری است.

73 - هر چقدر که متفاوت باشید، افراد عادی دیگری در یک جائی در جهان مثل شما متفاوت از بقیه هستند. بی‌همتائی خود را جشن بگیرید!                         ند هرمان

74 - ند هرمان با ارزیابی بیش از نیم میلیون نفر دریافته است که 7%  افراد فقط بر تفکر یک ربع مغز تسلط دارند، 60% تسلط دو تائی، 30% تسلط سه‌تائی و فقط 3% تسلط چهارگانه دارند.

75 - تمایلات فکری و میزان تسلط فرد بر یکی از چهار ربع مغزی، با ارزیابی پرسشنامه‌های HBDI انجام می‌شود. اما تحلیل آن کار ساده‌ای نیست و به آموزش‌های ویژه‌ای نیاز دارد.

76 - تمایل ذهنی با قابلیت برابر نیست. قابلیت با آموزش، انگیزه و تمرین کسب می‌شود. ما می‌توانیم بیاموزیم از شیوه‌های اولیه و ثانویه مورد ترجیح‌مان به نحو مؤثرتری استفاده کنیم.

77 - ند هرمان می‌گوید: « عمل کردن به شیوه‌ای که آن را کمتر ترجیح می‌دهیم مانند این است که به کشوری بیگانه سفر کرده باشیم و یک شوک فرهنگی را تجربه کنیم. ممکن است ابتدا با زبان و آداب آن مبارزه کنیم؛ ولی در صورتی‌که انگیزه‌مند شویم و تمرین کنیم، می‌توانیم در آن فرهنگ احساس آرامش کنیم.»

این مطلب به‌خصوص در مورد شیوه های تفکر C و D که در سیستم آموزشی ما تشویق نمی‌شوند صادق است. اگر شما به این شیوه‌های تفکر تمایل شدیدی داشته باشید ولی زندگی و کار روزمره‌تان برای بیان این شیوه‌ها به شما فرصتی ندهد؛ می‌توانید تغییر کنید و یاد بگیرید « جای خود را مطالبه کنید.»

78 - اگر از یکی از شیوه‌های فکری (A,B,C,D) گریزان هستید؛ پیشنهاد ما این است که آن نوع کاری را برگزینید که همه‌روزه مجبور به عمل کردن به این شیوه نباشید؛ زیرا در این حالت، میزان دلسردی و سطح انرژی لازم برای فعالیت، فوق‌العاده بالا خواهد بود.

79 - شیوه یادگیری ربع A : یادگیری بیرونی که از افراد خبره و از طریق سخنرانی یاد می‌گیرد.

شیوه یادگیری ربع B : یادگیری نظام‌مند که با یک آزمون روش‌مند و گام‌به‌گام آنچه که آموخته می‌شود؛ به علاوه تمرین و تکرار برای تقویت مهارت‌ها، رخ می‌دهد.

شیوه یادگیری ربع C : یادگیری با کنش متقابل که از طریق بحث‌ها و آزمایش‌های عملی و بر پایه‌ی حواس (که در آنها آزمایش می‌کنیم، شکست می‌خوریم و در صورت وجود آزمون، فرصت مناسبی برای بازخورد کلامی و تشویق، دوباره آزمایش می‌کنیم) رخ می‌دهد.

شیوه یادگیری ربع D : تفکر خلاق  که یادگیری درونی با یک بارقه، بینش، تجسم، ترکیب ایده یا ادراک ناگهانی از یک مفهوم به طور کل‌نگرانه و شهودی است.

80 - یک معلم خبره باید ترکیبی از این 4 روش را با توجه به زمان، مکان، موضوع تدریس، نوع مخاطب و . . . . انتخاب کند تا به بالاترین درصد موفقیت برسد.

81 - دیدی متوازن داشتن بین تمامیت مغز و تخصص آن پاسخ اصلی تفکر صحیح است. مغز برای یک کل بودن طراحی شده است؛ ولی با این وجود می‌توانیم و باید بیاموزیم که بی‌همتائی مغز خویش و دیگران را ارج نهیم.                                    ند هرمان

82 - الگوی ذهنی لازم برای حل خلاقانه‌ی مسئله

1-   تعریف مسئله -->کاشف، کاراگاه -->جمع‌آوری اطلاعات در مورد مسئله --> تحلیل اطلاعات --> رسیدن به یک عبارت صریح درباره‌ی تعریف مسئله

2-   تولید ایده --> هنرمند --> یورش فکری --> تولید ایده‌های فراوان و بی‌باکانه

3-   ارزیابی خلاق ایده --> مهندس --> گزینش و ترکیب ایده --> رسیدن به ایده‌های بهتر و علمی‌تر

4-   قضاوت در مورد ایده --> قاضی --> تصمیم‌گیری در مورد انتخاب ایده‌ای که باید اجرا شود پیدا کردن و اصلاح خطاها

5-   به اجرا در آوردن راه حل --> تولید کننده --> اجرای ایده که به شهامت، پشتکار، توانائی فنی و برخورد اجتماعی مناسب احتیاج دارد.

83 - تمام این 5 مرحله لازم و ضروری است چون اگر هرکدام از آنها حذف شود به نتیجه مطلوب نمی‌رسیم.

اگر مرحله‌ی اول را حذف کنیم؛ ممکن است درست مسئله را نشناخته باشیم و ندانیم گره‌کار کجاست؛ بنابراین در صورت اشتباه و کم بودن اطلاعات اولیه، تمام تلاش‌های بعدی‌مان به هدر می‌رود.

اگر مرحله‌ی دوم را حذف کنیم؛ ممکن است بسیاری از ایده‌های طلائی که احمقانه به‌نظر می‌رسد را از دست بدهیم و اولین ایده‌ای که به‌نظرمان می‌رسد را اجرا کنیم و بعد باعث تأسف و حسرتمان شود.

اگر مرحله‌ی سوم را حذف کنیم؛ ممکن است ایده‌های خام و غیرعملی را اجرا کنیم و در میانه‌ی راه مجبور شویم آن را رها کنیم

اگر مرحله‌ی چهارم را حذف کنیم؛ ارزیابی درستی از ایده‌مان نخواهیم داشت و ممکن است وقت و هزینه‌ی زیادی را تلف کنیم؛ بدون این‌که به نتیجه‌ای برسیم. درحالی‌که اگر ایده‌ی بهتری را اجرا می‌کردیم به نتیجه می‌رسیدیم. اجرای مرحله‌ی چهارم ریسک کار را کم می‌کند.

مرحله‌ی پنجم اصلاً قابل خذف نیست. ضمن این‌که در این مرحله اگر به مشکلی برخوردیم باید مسئله جدید را به سیستم حل مسئله برگرداند و آن را اصلاح کرد

84 - در حل خلاقانه‌ی مسئله در نقش کارآگاه و کاشف (مرحله 1) ربع A برای تحلیل مسئله و ربع B  برای پیگیری و قضاوت احتیاج است. البته اگر مسئله جنبه‌ی اجتماعی داشته باشد. به ربع C و در صورت پیچیده بودن به ربع D نیز نیاز داریم.

در نقش هنرمند (مرحله 2) ربع D بسیار فعال است.

در نقش مهندس (مرحله 3) باید بین تفکر A و D در رفت‌وآمد باشیم.

در نقش قاضی (مرحله 4) کل نیمکره چپ (A و B) فعال است. مخصوصاً ریزبینی ربع B خطا و ریسک را کاهش می‌دهد. ضمن این‌که برای اصلاح خطاها به ربع D نیز نیاز داریم.

در نقش تولید کننده (مرحله 5) ربع B برای به اجرا درآوردن و طراحی تاکتیکی، ربع C برای ارتباط با دیگران، غلبه بر مخالفت‌ها، جلب نظر مشتری و مخاطب، ارزیابی و رفع نیاز کارکنان سازمان و . . . و ربع‌های A و D برای حل مشکلات پیش‌بینی نشده، مورد نیاز است (یعنی هر چهار ربع)

85 - برای مسائل تکراری و معمولی که ساختار کاملاً مشخصی دارند؛ احتیاج به روش خلاقانه نیست و می‌توان از روش‌های معمول و استاندارد استفاده کرد.

86 - زمانی که مسئله‌ای ساختار نیافته داریم که غیر قابل بیان و مبهم است؛ درست درک نمی‌شود و مستلزم تغییر شرایط است (مانند کارکنان، مشتریان یا دانش‌‌آموزان ناراضی) به حل خلاقانه‌ی مسئله نیاز داریم.

87 - زمانی که مسئله‌ای استراتژیک داریم که حائز اهمیت درازمدت است؛ به تفکر خلاق نیاز داریم.

88 - حل خلاقانه‌ی مسئله مانع از این می‌شود که ما برای مسائلی که ریشه‌ی عمیق دارند راه‌حل‌های سطحی بیابیم یا برای مسائل کوتاه‌مدت، راه‌حل‌های بلندمدت پیدا کنیم (مانند استخدام کارمندی تمام‌وقت برای حجم زیاد کار در زمانی موقت.)

89 - در وضعیت اضطراری و بحرانی، فرصتی برای استفاده از تفکر خلاق نیست و باید آنی عمل کرد.

90 - داشتن ایده‌های خلاقانه چندان سخت نیست. کار مشکل، به اجرا درآوردن یک ایده‌ی خلاق است.

91 - آموزش خلاقیت به کارکنان بدون آموزش فرایند حل خلاقانه‌ی مسئله، اثر زیادی در بهبود کیفیت ندارد.

92 - نوآوری اغلب با بی‌نظمی همراه است و تحول برای چرخ‌دنده‌های سازمان (که روغن کاری شده و روان به‌نظر می‌رسد) تهدیدآمیز می‌نماید. بنابراین اغلب، محیط حمایت‌کننده‌ای برای آن وجود ندارد.

93 - نوآوران اغلب در گروه‌های کوچک که در خارج کانال معمولیِ تولید، فعالیت می‌کنند؛ بهترین تأثیرگذاری را دارند.

94 - ایجاد یک صندوق پیشنهاد در سازمان خلاقیت ایجاد نمی‌کند چون فرهنگ سازمانی به‌طور ناآگاهانه‌ای‌ نوآوری را زایل خواهد کرد.

95 - جملاتی مثل اگر خراب نیست تعمیرش نکن یا سری که درد نمی‌کند را دستمال نمی‌بندند حاکی از طرز برخوردی است که تفکر خلاق، پیشرفت مستمر و نوآوری را مانع می‌شود.

96 - مدیرانی که بتوانند مهارت‌های تفکری کارکنان خود را تشخیص دهند و به‌طور مناسبی آن مهارت‌ها را با کارهائی که باید انجام شود، هماهنگ یا تکمیل کنند، مدیران مؤثرتری هستند.

97 - در تیمی که متفکرین A به دنبال روش‌هائی برای محاسبه، متفکرین B به دنبال روش‌هائی برای پس‌انداز ، متفکرین C به دنبال روش‌هائی برای کمک کردن و متفکرین D  به دنبال روش‌هائی برای خرج کردن باشند؛ به افرادی با تسلط بر تمام مغز احتیاج است که نقش مترجم را ایفا کنند.

98 - اگرچه بهترین رشد خلاقیت از بالا به پائین (از مدیران به سطوح پائین‌تر سازمانی) است؛ اما لااقل در گام اول می‌توان با تشکیل گروه‌های کوچک، خلاقیت را از پائین به بالا رشد داد.

99 - برای تصمیم‌گیری‌های سریع، گروه‌هائی که طرز فکر مشابه دارند مناسبند؛ و برای حل مشکلات پیچیده به گروه‌هائی با تمایلات فکری متفاوت (A , B , C و D) نیاز است.

100 - همه‌ی افراد می‌توانند خلاق باشند و با آموزش قادر به ابراز خلاقیت افزون‌تری هستند.

101 - آزمون خلاقیت در سنین متفاوت نشان می‌دهد که در چهل سالگی 2% افراد خلاق بودند، در 25 سالگی 2% ، در 17 سالگی 10% ، اما در سن 5 سالگی 90% آنها خلاق بودند. بنابراین هرچه آموزش خلاقیت را زودتر شروع کنیم راحت‌تر به نتیجه می‌رسیم (با افزایش سن، جامعه موانع تفکر خلاق را به انسان‌ها آموزش می‌دهد)

102 - موانع تفکر خلاق

مانع ذهنی 1 : فرضیات نادرست:

مثلاً الف -   افراد باهوش متفکران خوبی هستند

افراد باهوش به‌خاطر اطمینان به خوش خود، زود تصمیم می‌گیرند و اطلاعات کاملی جمع‌آوری نمی‌کنند؛ پس فرصت کمتری برای خلاقیت دارند و به‌خودشان نیز مغرور می‌شوند بنابراین اگر قابلیت‌های چهار ربع مغزشان را به‌کار نگیرند (چون بیشتر تمایل به ربع A دارند)؛ متفکران خوبی نیستند.

ب -  فرضیه غلط دیگر پوچ و بیهوده دانستن بازی است؛ در صورتی‌که بازی در سلامت روان ما نقش کلیدی دارد و ورزش ذهن برای قدرت بخشیدن به خلاقیت است.

103 - طنز به علت کاهش استرس، تنش و یکنواختی، به تفکر خلاقانه کمک می‌کند. به‌کارگیری طنز، ذهن را متوجه راه‌های غیر معمول و غیرمنتظره می‌کند.

104 - تمرین‌های اگر  -  آنگاه روش بسیار خوبی برای خلاقیت است (اگر اونجوری می‌شد، چی می‌شد). با اجرای این تمرین و به‌کارگیری تخیل می‌توان فرضیه‌های بسیاری ساخت و به نتایج جالبی رسید.

مثلاً اگر قد مردم بلندتر از 50 سانتیمتر نبود آنگاه چه می‌شد و . . . .  . در مواردی می‌توان به کمک کامپیوتر این موارد را شبیه‌سازی و بررسی کرد که بسیار ارزان‌تر از اجرای آن در دنیای واقعی است.

105 - عادت هم می‌تواند مانع بزرگی برای تفکر خلاق باشد. وقتی اسیر عادت‌هائی هستیم که کاری را همیشه به یک صورت انجام دهیم، با فلان مسئله همیشه به یک شکل برخورد کنیم و . . . .  ذهنمان محدود می‌شود و راه‌های جدید را نمی‌توانیم کشف کنیم.

106 - مانع ذهنی 2 :  صرفاً یک راه صحیح وجود دارد

همیشه درست نیست چون اگر راهی برای مقایسه وجود نداشته باشد، چگونه بفهمیم که نظر ما بهترین دیدگاه است. وجود تنها یک راه صحیح فقط در بعضی مسائل ریاضی کاملاً صدق می‌کند.

107 - مانع ذهنی 3 :  نگاه به مسئله به‌صورت مجزا

بسیاری از مسائل پیچیدگی زیادی دارند و در نظر نگرفتن ارتباط‌ها و تأثیرات متقابل، ما را به سوی یک راه‌حل سطحی و ناکارآمد سوق می‌دهد. بنابراین باید دیدگاه وسیع و خلاقانه‌ای داشت چون اشراف کلی می‌تواند به حل مسئله کمک شایانی کند. (در واقع فهمیدن درست مسئله)

108 - مانع ذهنی 4 :  تبعیت از قواعد

بسیاری از قوانین و قواعد درست وضع نشده است یا برای زمانی مناسب بوده ولی اکنون مناسب نیست و بدون دلیل معقول دست و پای ما را می‌بندد و ما از ترس هرج و مرج و بی‌نظمی حاصل از شکستن آنها، می‌هراسیم؛ ولی با این کار فرصت‌های زیادی را از دست می‌دهیم.

فرضیه‌ی "تفکر خلاق و شکستن قوانین به شما اجازه می‌دهد که با بی‌نظمی عمل کنید" نادرست است چون اگر خلاقیت سازمان یافته باشد، به‌جای نظم قبلی، نظمی جدید جایگزین می‌شود نه بی‌نظمی.

109 - گروه بعدی موانع تفکر خلاق شامل نگرش و انگیزه‌هاست و برای رفع آنها بهبود تفکر ربع C را می‌طلبد.

مانع ذهنی 5 :  تفکر منفی

منفی‌گرائی، انتقاد و بهانه‌جوئی، تمسخر و تحقیر موانع ذهنی‌ای هستند که آثار تخریبی مضاعفی دارند. این موانع نه تنها مانع ذهنی فرد منفی‌گرا هستند بلکه بر روی افرادی که با آنان تماس دارند نیز تأثیر می‌گذارند.

110 - بیاموزید که به افکار خلاقانه‌ی خود ارج نهید و خلاقیت دیگران را پشتیبانی کنید.

111 - ادوارد دو بونو روش مفیدی برای غلبه بر تفکر منفی و بهانه‌جوئی مطرح می‌کند:

به اشیاء و امور به‌جای این‌که به‌عنوان خوب و بد نگاه کنید؛ به‌عنوان اشیاء و اموری متفاوت یا جالب نگاه کنید.

112 - متفاوت و جالب بار معنائی خنثی و یا حتی مثبت دارند و به همین دلیل موانع ذهنی درون ما را فعال نمی‌کنند.

113 - معمولاً قضاوت سریع تمایل به داوری منفی‌گرایانه دارد، پس درزمان داوری درباره‌ی افکار و نظریات دیگران زمان بیشتری صرف کنید تا ارزیابی متفکرانه و خلاقانه‌ای انجام دهید.

114 - تمرین بررسی افکار منفی که با استفاده از نگرش  ادوارد دو بونو ابداع شده ابزار مناسبی برای مقابله با افکار منفی است.

 -  وقتی به عنوان یک گروه با موقعیت ناخشنود کننده‌ای روبرو هستید ابتدا فهرستی از جملات مثبت و راه‌حل‌های مربوط به آن، یا فهرستی از عقاید و آرای مختلف تهیه کنید و نکات مثبت آن را بیابید. سپس به وجه دیگر قضیه نگاه کنید و نکات منفی ناشی از عدم تغییر وضعیت یا عدم یافتن راه‌حل یا فکر جدید را فهرست کنید در نهایت بر این توده‌ی بی‌نظم متمرکز شوید و موارد جالب آن را پیدا کنید.

115 - هیچ ناامیدی تا به‌حال جنگی را نبرده است.                             ژنرال آیزنهاور

116 - مانع ذهنی 6 :  پرهیز از خطر و یا ترس شکست

لاک‌پشت تنها وقتی پیش می‌رود که سرش را از لاک بیرون بیاورد !

117 - زمانی که می‌خواهید از یک ایده‌ی خلاقانه دفاع کنید؛ باید سر از لاکتان بیرون آورید. همچنین باید پوست کلفت و در رسیدن به هدفتان مُصِر باشید  -  باید این انتظار را داشته باشید که منتقدان پوست شما و ایده‌تان را بکنند !!

118 - ادیسون برای اختراع لامپ برق حدود 6000 بار آزمایش کرد!

119 - اشتباهات می‌توانند چون محرک یا پله‌ای برای صعود به ایده‌های خلاقانه باشند. می‌توانیم از اشتباهات بیاموزیم؛ بنابراین نباید از اشتباه کردن بهراسیم.

120 - شرکت‌های ژاپنی که خیلی زیاد دغدغه‌ی کیفیت را دارند؛ به‌جای این‌که نقص را از دیده‌ها پنهان کنند، از ظهور خطا در خط تولید استقبال می کنند. آنها درک می‌کنند که چنین رویدادهائی، تجارب خوب یادگیری و موقعیت‌های مناسب و واقعی برای پیشرفت کردن هستند.

121 - دانشمندی به‌نام آرت فرای از چسبی که دیگران اختراع کرده بودند و خوب نمی‌چسبید و همه فکر می‌کردند ایده‌ی ناموفقی است؛ به عنوان نشانه‌ی کتاب استفاده کرد و به سود سرشاری رسید.

122 - شکست بخش ضروری و ثمربخشی از نوآوری است.

123 - استاد دانشگاهی دریافت آن دانشجویانی که در ابتدای پروژه، اشتباهات بیشتری مرتکب می‌شوند، سرانجام یکی از موفق‌ترین دانشجویان خواهند شد.

124 - وقتی ایده‌های خلاقانه‌ی زیادی را اجرا کنیم 3 چیز رخ می‌دهد.

1-         امکان شکست‌مان را افزایش می‌دهیم.

2-         شانس مؤفقیت‌مان را افزایش می‌دهیم.

3-         در هر دو صورت یاد می‌گیریم.

125 - وظیفه‌ی ما به عنوان مربیان (یا پدر و مادر) این است که راهی برای ارزیابی پیشرفت دانشجویان‌مان (یا فرزندان‌مان) بیابیم که به خاطر شکست‌های اولیه‌شان تنبیه نشوند؛ بلکه در آخر کل یادگیری‌شان مورد ارزیابی قرار گیرد.

[ چهار شنبه 10 مهر 1392برچسب:, ] [ 21:32 ] [ علی اکبری ]
درباره وبلاگ

سلام این یک وبلاگ علمی ،پژوهشی مخصوص دبیران و دانش آموزان می باشد .بسیار خوشحال می شوم تا مطالب ارزنده شما را با نام و مشخصات خودتان در این وبلاگ ثبت کنم . منتظر شما هستم .
امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 328
تعداد نظرات : 10
تعداد آنلاین : 1



کد متحرک کردن عنوان وب